قشنگترین اشتباه

عاشق سیب و رنگ آبیم

قشنگترین اشتباه

عاشق سیب و رنگ آبیم

اتاق داغون من

  سلام بچه ها...امروز اومدم که عکس اتاق درب و داغون و فریبرز جونم رو بذارم ببینید...راستی خودم با ژیلت موهام رو مدل امو زدم...  

 

 

... 

 

... 

 

... 

  

اینم فریبرز

...

نمی خوام...

وای امروز تنها بودم و خودم برای اولین بار نهار درست کردم که غیر از فست فود و ساندویچ سرد و انواع و اشکال مختلف تخم مرغ بود...  

  

نمی خوام بگم توی این روزگار...از نوع لعنتیش...چی داره بهم میگذره{حذف شد}...نمی خوام بگم که دیگه تحمل هیچ کسیو ندارم...نمی خوام بگم که کم حوصله و مغرور و بد اخلاق شدم... 

نه...نمی خوام...یعنی حق ندارم که از زندگیم گله کنم... 

بی خیال...  

شق منه فروووووووووووووووووووووووغ لیلیلیلیلیلیلیلیلیلی  

واییییییییییییییییییییییییییی بچه ها کتاب فروغ فرخزادم نیست اخه یعنی چی؟؟؟؟کسی برش نمیداشت اخه... 

بی خیل شعرمو پیدا می کنم بعد می نویسم... 

فعلا ....... 

کتابم رو پیدا کردم...چون کلفته همیشه پول های کهنه ام رو لاش میذارم تا بهتر بشه..هههه ۳تا هزاری از توش پیدا کردم...مال دفعه های قبل بوده که ندیده بودم...هههه... 

... {حذف تصویر}

گذران  

...

تا به کی باید رفت 

از دیاری به دیاری دیگر 

نتوانم. نتوانم جستن 

هر زمانی عشقی و یاری دیگر  

کاش ما آن دو پرستو بودیم 

که همه عمر سفر می کردیم 

از بهاری به بهاری دیگر 

آه. اکنون دیریست 

که فرو ریخته در من.گویی 

تیره آواری از ابر گران 

چو می آمیزم.با بوسه ی تو 

روی لب هایم.می پندارم 

می سپارد جان.عطری گذران 

آنچنان آلوده ست 

عشق غمناکم با بیم زوال

که همه زندگی ام می لرزد  

چون تورا می نگرم 

مثل این است که از پنجره ای 

تک درختم را سرشار از برگ 

در تب زرد خزان می  نکرم 

مثل این است که تصویری را 

روی جریان های مغشوش آب روان می نگرم 

شب و روز 

شب و روز 

شب و روز 

بگذار که فراموش کنم 

تو چه هستی.جز یک لحظه.یک لحظه که چشمان مرا 

می گشاید در برهوت آگاهی؟

بگذار  

که فراموش کنم.