زندگیم وبلاگ گروهی شده هرکس میاد تنظیماتش رو عوض میکنه مدیریت میکنه مینویسه و میره!
حتی وبلاگمم کس دیگه مینویسه...
چرا دست از سرم بر نمیداری؟؟؟
ادامه...
واسم سوال پیش اومده ! چرا آدم وقتی پیش کسی هست که دوسش داره باید خودکشی بکنه؟؟؟ هان؟!
من به دوست عزیزم مترسک هم توضیح دادم ... اولا مرسی الناز جونم که نظر دادی بابا دمت گرم خیلی گلی... دوما ممنون که خوندی متن رو... دومی رو گفتم چون خیلی ها هستن که اول باید برای نظرشون تشکر کرد بعد اگه منن رو خونده بودن برای خوندنشون... ما نمی دونیم که اون دختر موقع خودکشی چه افکار و احساساتی داشته... مرسی خانومی.
ببخشید همیشه از ادم های مایوس بدم میومده نمی دونم چرا شاید خاطره های بدی که از اون دارم انسان به این دنیا اومده که حالشو ببره زندگی کنه از نعمت هاش استفاده کنه از کجا معلوم دنیا یی دیگر وجود داشته باشه و حالا باشه باز از کجا معلوم که حال و صفا و صمیمیت اینجا رو داشته باشه
سلام ممنون مه متن رو خوندید... من این متن رو خیلی وقت پیش خونده بودم و به دلایلی و اینکه یه سری خاطرات رو به یادم می اورد و منو یاد گذشته می انداخت توی وبلاگ گذاشتم. ولی خوب... من کاری به اعتقادات شما ندارم ...یعنی اینکه شما به اون دنیا اعتقاد دارید یا ندارید این یک مساله کاملا شخصیه... ولی خوب شاید اون دختر هم به قول شما صفا و صمیمیت اینجا(هرچند ما که چیزی نمی بینیم) خسته شده بوده... به هر حال...ما نمی دونیم که اون فرد برای خودکشی خودش چه دلیلی داشته... بازم ممنون که نظر دادی...
تو شروع آسمونی می دونستم نمی مونی چشم تو آخر دنیاس خودت اینو نمی دونی داشتن و نداشتن تو گاهی سخته گاهی ساده اگه راهی اگه بی راه منم و پای پیاده
آخ که چه ساده گم شدم تو غربت چشای تو سکوت شیشه ی دلم شکسته با صدای تو آخ که تمام لحظه هام اسمت یادم نمی ره گذشته ها گذشته ها هیچ کی گناهی نداره
وقتی با تمام قلبم واسه زندگی می میرم تن من می لرزه اما تو را از خودم میگیرم من بی من، من بی تو، من از سایه فراری می شم اون حادثه ای که روزی بود و روزگاری
حالا من نه توی قصه نه تو آرزوم نه خوابم این یک اتفاق ساده ست چرا دنبال جوابم
سلام دوست عزیز.این متنی که آپ کردیدو از کسی شنیدم.از این متن چنان زده شدم که تصمیم گرفتم این نظر رو بنویسم و تو هر وبلاگ یا سایتی که این متن رو (که الان شما هم آپ کردین) آپ کردن براشون این نظر رو بنویسم. 1-اگه آدم به دلایلی از عشق ناامید شده باشه اگه بخواد خودشو بکشه، خودکشی واقعی کنه، باید واسه عشقش خودشو زجرکش کنه. آدم اگه خودشو از پشت بوم پرت کنه، رگشو بزنه، یا با هر چیز دیگه ای خودشو بکشه یا حتی زنده به گور کنه، نشونه ی بی ارادگیشو خودخواه بودنشه. آدم اگه بخواد خودکشی واقعی کنه و عاشق واقعی باشه برای عشقش زنده می مونه. خودشو به خاطر اون تو هر ثانیه ای که نفس میکشه زجرکش می کنه. به این میگن خودکشی. این یعنی خودکشی کردن یک عاشق واقعی 2- آدم که تو بغل عشقش باشه دیگه چه خواسته ای میتونه توو زندگیش داشته باشه؟ این یعنی پایان دوری و وصال، یعنی آغاز عشقش، یعنی زندگی ای که تو خیالش تصور کرده.چه دلیلی داره وقتی تو بغل عشقتی نامردی بکنی و خودتو از عشقت محروم بکنی و خودت رو بکشی؟ این یعنی چی؟ یعنی اینکه این همه واسه به دست آوردن عشقت جنگیدی و خون جگر خوردی حالا که وصل صورت گرفته، تنها کاری رو بکنی که نباید بکنی؟ به این حتی اسم تراژدی هم نمی شه داد. این عشق نیست. این جنونیه که حتی از عشق هم حاصل نشده. این جنایت و خیانته در حق کسی که دوستش داری به نظر من اینجا نباید دل کسی برای اونی که خودکشی میکنه بسوزه بلکه هرکی این متن رو میخونی باید این شخصیت این نوشته رو نفرین کنه.به نظر شما چه دلیلی میتونه عامل خودکشی این آدم تو بغل معشوقش باشه؟؟؟دلیلی جز اینکه این آدم یک عاشق واقعی نبوده و دوست نداشته تو بغل اون آدم که به ظاهر معشوقه واقعیش بوده باشه و به خاطر حضوراون دست به خودکشی زده؟ این عشق واقعی رو زیر سوال می بره و ....................................
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
پس هیچ وقت چشمامو نمی بندم
هیچ وقت با چشمه بسته برات قصه نمیگم
این جوری دیگه از رنگ قرمز خوشم نمیاد ازش میترسم
واسم سوال پیش اومده ! چرا آدم وقتی پیش کسی هست که دوسش داره باید خودکشی بکنه؟؟؟ هان؟!
من به دوست عزیزم مترسک هم توضیح دادم ...
اولا مرسی الناز جونم که نظر دادی بابا دمت گرم خیلی گلی...
دوما ممنون که خوندی متن رو...
دومی رو گفتم چون خیلی ها هستن که اول باید برای نظرشون تشکر کرد بعد اگه منن رو خونده بودن برای خوندنشون...
ما نمی دونیم که اون دختر موقع خودکشی چه افکار و احساساتی داشته...
مرسی خانومی.
ببخشید همیشه از ادم های مایوس بدم میومده نمی دونم چرا شاید خاطره های بدی که از اون دارم انسان به این دنیا اومده که حالشو ببره زندگی کنه از نعمت هاش استفاده کنه از کجا معلوم دنیا یی دیگر وجود داشته باشه و حالا باشه باز از کجا معلوم که حال و صفا و صمیمیت اینجا رو داشته باشه
سلام ممنون مه متن رو خوندید...
من این متن رو خیلی وقت پیش خونده بودم و به دلایلی و اینکه یه سری خاطرات رو به یادم می اورد و منو یاد گذشته می انداخت توی وبلاگ گذاشتم.
ولی خوب...
من کاری به اعتقادات شما ندارم ...یعنی اینکه شما به اون دنیا اعتقاد دارید یا ندارید این یک مساله کاملا شخصیه...
ولی خوب شاید اون دختر هم به قول شما صفا و صمیمیت اینجا(هرچند ما که چیزی نمی بینیم) خسته شده بوده...
به هر حال...ما نمی دونیم که اون فرد برای خودکشی خودش چه دلیلی داشته...
بازم ممنون که نظر دادی...
واقعا متن زیبا و قشنگی بود.
Girl, im going out of my mind(mind)
دختر واقعا دارم دیوونه میشم
and even though i dont really know you(you)
و اگر چه تورو درست نمیشناسم
and plus im feeling im running out of time
و بعلاوه احساس می کنم که داره دیر میشه
im waiting for the moment i can show you(show you)
دمبال موقعیتی می گردم گه بهت نشون بدم
and baby girl i want u to know, im watching you go
و عزیز دل، میخوام بدونی، دارم رفتنت رو می بینم
,im watching you pass me by
دارم میبینم که داری از کنارم رد می شی
its real love that that you dont know about...
این اون عشق واقعیه که تو ازش بی اطلاعی
Baby i was there all alone.. when you'd be doing things i would watch you
عزیزم من اونجا تنهای تنها بودم، وقتی اون کار رو می کنی من اونجام
i'd picture you and me all alone .. im wishing you was someone i can talk to
تو تخیلاتم تو و من تنهای تنها، ای کاش کسی بودی که میشد باهاش حرف زد
i gotta get you out of my head but baby girl i gotta see you once again(again)
باید تورو از فکرم بیرون کنم، ولی عزیز دلم میخوام یک بار دیگه ببینمت
its real love that you dont know about..
این اون عشق واقعیه که تو ازش بی اطلاعی
Girl, im going out of my mind(mind)
دختر واقعا دارم دیوونه میشم
and even though i dont really know you(you)
و اگر چه تورو درست نمیشناسم
and plus im feeling im running out of time
و بعلاوه احساس می کنم که داره دیر میشه
im waiting for the moment i can show you(show you)
دمبال موقعیتی می گردم گه بهت نشون بدم
and baby girl i want u to know, im watching you go
و عزیز دل، میخوام بدونی، دارم رفتنت رو می بینم
,im watching you pass me by
دارم میبینم که داری از کنارم رد می شی
its real love that that you dont know about...
این اون عشق واقعیه که تو ازش بی اطلاعی
Every now and now i go to sleep, i couldn't stop dreaming about you
هر وقت که می خوام بخوابم، نمیتونم بهت فکر نکنم
your love is got me feeling kinda weak.. i really cant see me without you
بی عشق تو من ضعیفم، بدون تو بودن رو حتی نمیتونم تصور کنم
and now u're running around in my head
و حالا تو همش تو فکرمی
im never gonna let you slip away again(again)
نمیخوام دوباره از کفم بری
its real love that that you dont know about...
این اون عشق واقعیه که تو ازش بی اطلاعی
Every now and then when i watch you...
i wish that i could tell you that i want you
هر موقع که تورو می بینم
آرزو میکنم که بتونم بهت بگم که عاشقتم
if i can have the chance to talk with to you..
if i get up the chance to walk with you
اگه باز فرصت صحبت کردن رو با تو پیدا کنم
اگه بتونم باز با تو قدم بزنم
then i would stop holding it in and never have to go through this again (again)
دیگه این احساس رو در درونم نگه نمی دارم و
دیگه مجبور نیستم تحملش کنم
its real love that you dont know about..
این اون عشق واقعیه که تو ازش بی اطلاعی
Girl, im going out of my mind(mind)
دختر واقعا دارم دیوونه میشم
and even though i dont really know you(you)
و اگر چه تورو درست نمیشناسم
and plus im feeling im running out of time
و بعلاوه احساس می کنم که داره دیر میشه
im waiting for the moment i can show you(show you)
دمبال موقعیتی می گردم گه بهت نشون بدم
and baby girl i want u to know, im watching you go
و عزیز دل، میخوام بدونی، دارم رفتنت رو می بینم
,im watching you pass me by
دارم میبینم که داری از کنارم رد می شی
its real love that that you dont know about...
این اون عشق واقعیه که تو ازش بی اطلاعی
Today when i saw you alone... i knew had to come up and approach you
امروز وقتی تنها دیدمت. . .میدونستم باید بیام و نزدیکت باشم
coz girl i really gotta let you know
...all about the things you made me go through
چون دختر، واقعا میخوام بدونی. . .
راجع به تمام چیزایی که منو گرفتارشون کردی
and now she looking at me in the eye and now
و حالا اون داره تو چشمام نگاه میکنه
you get me open and now you dreaming
again(again)
تو من رو در عشق خودت رها کردی و باز تو رویا رفتی
its real love that that you dont know about...
این اون عشق واقعیه که تو ازش بی اطلاعی
Every now and then when i watch you...
i wish that i could tell you that i want you
هر بار که تورو می بینم، از خدا میخوام که بتونم بهت بگم، تورو میخوام
if i can have the chance to talk to with you..
if i get up the chance to walk with you
اگه باز فرصت صحبت کردن رو با تو پیدا کنم
اگه بتونم باز با تو قدم بزنم
then i would stop holding it in and never have to go through this again (again)
دیگه این احساس رو در درونم نگه نمی دارم و
دیگه مجبور نیستم تحملش کنم
its real love that you dont know about..
این اون عشق واقعیه که تو ازش بی اطلاعی
Girl, im going out of my mind(mind)
دختر واقعا دارم دیوونه میشم
and even though i dont really know you(you)
و اگر چه تورو درست نمیشناسم
and plus im feeling im running out of time
و بعلاوه احساس می کنم که داره دیر میشه
im waiting for the moment i can show you(show you)
دمبال موقعیتی می گردم گه بهت نشون بدم
and baby girl i want u to know, im watching you go
و عزیز دل، میخوام بدونی، دارم رفتنت رو می بینم
,im watching you pass me by
دارم میبینم که داری از کنارم رد می شی
its real love that that you dont know about...
این اون عشق واقعیه که تو ازش بی اطلاعی
You're the one that i wanna know that i can take it from me no no noo
تو تنها کسی هستی که که میخوام همیشه یادم باشه
که هیچوقت نمیتونم از قلبم جداش کنم
even thought i dont really know you.. i gotta lotta love i wanna show you
اگر چه تورو به خوبی نمیشناسم، ولی میخوام عشقم رو بهت نشون بدم
and youd be right there infront of me.. i see you passing infront of me
nonono
و تو آنجا پیش من خواهی بود، و تو را خواهم دید که از روبروم رد میشی
girl i need ur love ...baby i need ur love
دختر من به عشقت نیاز دارم، عزیزم به عشقت نیاز دارم
سلام.این متن طولانی یا این کامنت بالا بلند رو کی گذاشته؟؟؟کاش اسمتو می نوشتی...توروخدا
salaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam
kho0biiiiiiiiiiiiiiiiii?? upet ali bo0o00o0oo0o0o0o0o0d golam, manam bad az 100000 sal up kardam bodo bia
خوب بود زیبا و غم انگیز
فقط چرا رنگ قرمز رو برای نوشتن انتخاب کردی؟به نظر من به غالب وبلاگت نمیاد
تو شروع آسمونی می دونستم نمی مونی
چشم تو آخر دنیاس خودت اینو نمی دونی
داشتن و نداشتن تو گاهی سخته گاهی ساده
اگه راهی اگه بی راه منم و پای پیاده
آخ که چه ساده گم شدم تو غربت چشای تو
سکوت شیشه ی دلم شکسته با صدای تو
آخ که تمام لحظه هام اسمت یادم نمی ره
گذشته ها گذشته ها هیچ کی گناهی نداره
وقتی با تمام قلبم واسه زندگی می میرم
تن من می لرزه اما تو را از خودم میگیرم
من بی من، من بی تو، من از سایه فراری
می شم اون حادثه ای که روزی بود و روزگاری
حالا من نه توی قصه نه تو آرزوم نه خوابم
این یک اتفاق ساده ست چرا دنبال جوابم
اوخییییییییییییییییییییییییییییییییییی
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااهااااااااااااااااا اهااااااااا اهااااااااا
دلم سوخید
منم خوشم اومده از خون خیییییییییییییییلییییییییی
مرسی عزیزم......
سلام دوست عزیز خدم واقعا خیلی خیلی خیلی قشنک بود ایول خشم امد
سلام دوست عزیز.این متنی که آپ کردیدو از کسی شنیدم.از این متن چنان زده شدم که تصمیم گرفتم این نظر رو بنویسم و تو هر وبلاگ یا سایتی که این متن رو (که الان شما هم آپ کردین) آپ کردن براشون این نظر رو بنویسم.
1-اگه آدم به دلایلی از عشق ناامید شده باشه اگه بخواد خودشو بکشه، خودکشی واقعی کنه، باید واسه عشقش خودشو زجرکش کنه. آدم اگه خودشو از پشت بوم پرت کنه، رگشو بزنه، یا با هر چیز دیگه ای خودشو بکشه یا حتی زنده به گور کنه، نشونه ی بی ارادگیشو خودخواه بودنشه.
آدم اگه بخواد خودکشی واقعی کنه و عاشق واقعی باشه برای عشقش زنده می مونه. خودشو به خاطر اون تو هر ثانیه ای که نفس میکشه زجرکش می کنه. به این میگن خودکشی. این یعنی خودکشی کردن یک عاشق واقعی
2- آدم که تو بغل عشقش باشه دیگه چه خواسته ای میتونه توو زندگیش داشته باشه؟ این یعنی پایان دوری و وصال، یعنی آغاز عشقش، یعنی زندگی ای که تو خیالش تصور کرده.چه دلیلی داره وقتی تو بغل عشقتی نامردی بکنی و خودتو از عشقت محروم بکنی و خودت رو بکشی؟
این یعنی چی؟ یعنی اینکه این همه واسه به دست آوردن عشقت جنگیدی و خون جگر خوردی حالا که وصل صورت گرفته، تنها کاری رو بکنی که نباید بکنی؟ به این حتی اسم تراژدی هم نمی شه داد. این عشق نیست. این جنونیه که حتی از عشق هم حاصل نشده. این جنایت و خیانته در حق کسی که دوستش داری
به نظر من اینجا نباید دل کسی برای اونی که خودکشی میکنه بسوزه بلکه هرکی این متن رو میخونی باید این شخصیت این نوشته رو نفرین کنه.به نظر شما چه دلیلی میتونه عامل خودکشی این آدم تو بغل معشوقش باشه؟؟؟دلیلی جز اینکه این آدم یک عاشق واقعی نبوده و دوست نداشته تو بغل اون آدم که به ظاهر معشوقه واقعیش بوده باشه و به خاطر حضوراون دست به خودکشی زده؟ این عشق واقعی رو زیر سوال می بره و ....................................